عنوان : فضا در معماری

موضوع : تجزیه و تحلیل فضا در معماری

ارسال شده از : آرشیو سایت

تعریف فضا:

فضا یک مقوله بسیار عام است. فضا تمام جهان هستی را پر می کند و ما را در تمام طول زندگی احاطه کرده است. فضا می تواند چنان نارک و وسیع به نظر آید که احساس وجود بعد از بین برود و یا چنان مملو از وجود سه بعدی باشد که به هر چیزی در حیطه خود مفهومی خاص بخشد. فضای سه بعدی قابلیت جالب توجهی در بالا بردن کیفیت زندگی ما دارد. فضا به محیط زیست اطراف ما احساس راحتی و امنیت می بخشد.

امیدوارم از این پروژه که از آرشیو سایت ارسال شده راضی باشید.

از همینجا از شما عزیزان درخواست دارم هر اطلاعاتی که در ارتباط با رشته معماری و عمران در اختیار دارید برایم ارسال کنید تا با نام خودتان در سایت انتشار بدم و بقیه دوستان هم استفاده کنند.

برای دانلود به ادامه مطلب بروید…

توضیحات :

تعریف فضا:

فضا یک مقوله بسیار عام است. فضا تمام جهان هستی را پر می کند و ما را در تمام طول زندگی احاطه کرده است. فضا می تواند چنان نارک و وسیع به نظر آید که احساس وجود بعد از بین برود و یا چنان مملو از وجود سه بعدی باشد که به هر چیزی در حیطه خود مفهومی خاص بخشد. فضای سه بعدی قابلیت جالب توجهی در بالا بردن کیفیت زندگی ما دارد. فضا به محیط زیست اطراف ما احساس راحتی و امنیت می بخشد.

از میان تعاریف مورد بحث طراحی شهری توافقی کلی وجود دارد بر اینکه موضوع طراحی شهری مربوط به فضاهای بین ساختمانها است. با یک دید دقیق تر می توان بیان داشت که موضوع طراحی شهری کار بر روی پیاده روها، خیابانها، منظرسازی، یا دیگر نواحی است که در میان ساختمانها قرار گرفته اند.

طراح بایستی به کیفیات معمارانه نمای ساختمانها و چگونگی ایجاد احساس فضای سه بعدی توجه کند. این مسئله موضوع را از معماری منظرسازی به طراحی شهری

انسان و فضای معماری:

مفهوم فضای ساخته شده یا فضای کالبدی به معنای کلیه شکلهای کالبدی قابل لمسی که انسان ها به وجود می آورند و یا تغییر شکلهایی که در همین زمینه اعمال می کنند، یک مفصل بین فضای کالبدی – طبیعی و فضایب زیستی انسانها تعریف شود. این فضا نقطه شروع انسان برای شناخت محیط است.

فضا: عنصر اصلی معماری:

معماری در همه اعصار با روشنایی فضا، چند زمانی فضا، خلوص فضا، سبکی و سنگینی فضا، تنوع فضا، چند ارزشی بودن فضا، غنای فضا و این قبیل مفاهیم درگیر بوده است.

در یونان و بطور کلی در عهد باستان دو نوع تعریف برای فضا مبتنی بر دو گرایش فکری قابل بررسی است:

1. تعریف افلاطونی که فضا را همانند یک هستی ثابت و از بین نرفتنی می بیند که هر چه بوجود آید، داخل این فضا جای دارد.

2. تعریف ارسطویی که فضا را به عنوان Topos یا مکان بیان میکند و آن را جزئی از فضای کلی تر می داند که  با محدوده حجمی که آن را در خود جای داده است، تطابق دارد.

تعریف افلاطون موفقیت بیشتری از تعریف ارسطو در طول تاریخ پیدا کرد و در دوره رنسانس با تعاریف نیوتن تکمیل شد و به مفهوم فضای سه بعدی ومطلق و متشکل از رمان و کالبدهایی که آن را پر میکنند، درآمد.

مفهوم فضا در تئوری معماری 2

1- اولین مفهوم فضای معماری، توجه به فضای خارجی ساختمانها، ترکیب احجام ساختمان های مختلف با یکدیگر، جلوه گر ساختن قدرت احجام و تأثیر و تأثر آنها بر یکدیگر بوده است. معماری مصر و یونان که ظاهراً هر دو از حجم سرچشمه می گرفتند، نمود این مفهوم از فضا بودند. در معماری تندیس و از این تمدنها، فضاهای داخلی نقشی ثانوی داشته و به آنها چندان توجهی نمی شده است.

2- دومین مفهوم فضای معماری که در گنبد پانتئون رم در آغاز قرن دوم میلادی، به منصه ظهور رسید، توجه به فضای داخلی ساختمانهاست. در معماری رومی، معماری به فضاسازی تبدیل گردید و برای اولین بار برای کاربری های گوناگون، فضاهای متفاوت در نظر گرفته شد. بدین ترتیب در این معماری فضای داخلی پرداخته و فعال تر گردید و از این طریق نقش اول را در معماری بر عهده گرفت. از آن زمان تا کنون، مفهوم فضای معماری تقریباً از فضای خالی داخلی غیر قابل تمایز بوده است.

3- سومین مفهوم فضا که هنوز هم در مرحله تکامل است، شامل تأثیر و تأثر فضای داخلی و خارجی بر یکدیگر (ترکیب فضای داخلی و خارجی ساختمان ها) می باشد. این تصور فضایی با پیدایش انقلاب بصری- وقتی که پرسپکتیو از یک نقطه دید، اعتبارش را از دست داد – بوجود آمد که نتایج عمیق و اساسی برای معماری و شهرسازی داشت. در این دوره دوباره اهمیت حجم در شکل دادن به فضای خارج مورد توجه قرار گرفت. در حقیقت از یک طرف تصور فضایی نخستین دوباره زنده شد و از طرف دیگر توجه به فضای داخلی ساختمان ها که در مرحله دوم به منصه بروز رسیده بود، به قوت خود باقی ماند.

فضای مثبت:

در میان فضاهای کاملی که انسان ساخته است، فضاهای میادین رنسانس ایتالیا همواره مطرح هستند. تجربه بی نظیری که این فضاها ارائه می دهند قرنها است که توریستهای مشتاق را از سراسر جهان بخود جلب نموده اند. ورود به هر یک از این میادین برای اولین بار احساسات خاصی را بر می انگیزد.

ساختمانهائی که میدان را شکل داده اند بنحوی ماهرانه فضائی را بوجود آورده اند که دارای ماهیتی مستقل از کل ساختمانهاست.

در طراحی فضاهای شهری باید به این نکته توجه کرد که مردم خیلی بیش از آنچه که تصور می کنیم اطراف خود را می بینند و در عین حال فکر می کنند که جزئیات بیشتری را می بینند، در حالیکه جزئیات مورد توجه آنها بسیار کمتر از حدی است که تصور می کنند.

نحوه دیدن و مکانیزم کار چشم، نقش مهمی در چگونگی تجربه مردم از محیط پیرامون آنها دارد. مردم در اغلب ساعتهای بیداری عمدتاً نسبت به چیزهائی که در مرکز دید آنها قرار گرفته است، آگاه هستند.

در صفحه افقی اکثر مردم بدون حرکت چشم قادر هستند کمی بیش از 180 درجه را ببینند، و در صفحه عمودی زاویه دید در حدود 130 درجه است و این در حالی است که ابروها زاویه دید بالا را 20 درجه از زاویه دید پائین محدودتر کرده اند.

طراحی بر اساس بینایی و دید:

این نکته کاملاً روشن شده که کمتر کسی با خیره شدن به نقطه ای در مقابل خود راه می رود.

میدان دید 180 در 130 درجه ای انسان را قادر می کند که به سرعت تصویر ذهنی کلی از محیط برای خود ترسیم کند.

هنگامی که ساختمان یا مجموعه ساختمانهائی برای استفاده روزمره طراحی می شوند تا حدودی سادگی و وضوح شکل و فرم کلی برای تسهیل درک مجموعه بزرگتر لازم است و در عین حال وجود پیچیدگی و جزئیات برای تجدید علاقه استفاده کننده معمول فضا لازم است. در سالهای اخیر جهت کلی جریان بر خلاف اصول بوده، بطوریکه فضاهای عمومی با ترکیب کلی پیچیده و نامنظمی شکل گرفته اند و در عین حال فاقد جزئیات جالب بصری برای بیننده دائمی فضا می باشند.

فضای خیابان:

به خلاف اتاق، میدان فاقد سقف برای مشخص کردن ارتفاع در میان دیواره های آن است و همچنین به خلاف پلازا، خیابان تنها دارای دو بدنه برای تعریف فضا می باشد. اگر ارتفاع بدنه ها به نسبت عرض خیابان کم باشد، دید بیرون به اندازه کافی بسته نمی شود و یک فضای هماهنگ و پیوسته بوجود نمی آید. بنابراین میدان دید انسان بر درک فضا و مقیاس خیابان تأثیر می گذارد.

نسبت ارتفاع به عرض:

در خیابان با نسبت بدنه به عرض 1 به 4، مقدار آسمانی که در میدان دید عادی قرار گیرد به نسبت بدنه خیابان سه برابر می باشد. احساس ضعف فضا در خیابانهائی با این نسبتها مانند اتاقهای بسیار کوتاه و وسیع در هتلهای مدرن امروز می باشد.

تعریف مناسب فضا هر چند در یک مقطع 1 به 4 ناممکن نیست اما بیش از حد مشکل می باشد.

زمانی که این نسبت 1 به 2 کاهش می یابد مقدار فضای آسمانی که به چشم می آید تقریباً برابر میزان دیدی است که از بدنه خیابان داریم اما دید آسمان از اهمیت کمتری برخوردار است زیرا در قسمتی از میدان دید واقع شده که دارای قدرت دریافت کمتری است. نسبت 1 به 2، محصوریت فضایی کافی برای خلق یک فضای کاملاً سه بعدی را بوجود می آورد.

1 به 2 حداقل نسبت مناسب عرض به ارتفاع برای خلق مفهوم فضائی مطلوب در خیابان می باشد.

اگر مناطق وسیعی توسط ساختمانهای بسیار مرتفع احاطه شده باشند، ممکن است در بعضی ایجاد ترس و وحشت و ناراحتی کلاستر و فوبیا – بیماری ترس از تنها بودن در اطاقهای دربسته و فضاهای تنگ و محصور نماید.

تعریف موثر فضا:

نمای تداوم یافته ساختمان حتی اگر از یک الگو تبعیت نماید، بصورت مشکلی باقی می ماند، یک فرم (مدول) پنجره که تا بی نهایت تکرار شده، و یا نماهایی با عناصر تماماً عمودی و یا تماماً افقی، نه از آشفتگی سطح معماری کاسته و نه مقیاس مفید برای درک ابعاد فضای بدست می دهند.

بنابراین برای تعریف موثر ارتفاع فضای خیابان، لازم است که از فشار عمودی ساختمانهای مرتفع جلوگیری نمود و نمای ساختمان را در ارتفاع مناسب برای ایجاد یک فضای خیابان باشکوه تمام نمود.

ابعاد طولی:

تعریف ابعاد طولی فضا در خیابانهای مستقیم و بلند به اندازه تعیین ارتفاع بدنه و عرض خیابان اهمیت داد. حتی در خیابانهائی که وجود انحنا و یا تپه ای مانع از رخنه فضای بسته بطرف افق بی انتها میگردد، می باید در قرار دادن مقیاس افقی کوتاهی نکرد.

میدان:

میدان اولین و ارزنده ترین فضاهای شهری هستند، آنها از این نظر با پارکها و میدانها متفاوت هستند که برای خلق یک حجم فضائی از ابزار معماری استفاده می کنند و معمولاً در طراحی میدان درخت و محوطه سازی نقش اندکی دارد و یا اصلاً وجود ندارد. میدان دارای ابعاد و اشکال مختلفی هستند و می توانند هدفهای متفاوتی نیز داشته باشند.

خیابانهای امروزی، در اغلب موارد فرم خطی نامتناهی داشته و هنگامی که فضای خیابان تعریف و تعیین می شود باز هم بخشی از یک گستره باقی می ماند. از سوی دیگر، میدان پدیده های مستقل فضائی درون گرا هستند. فضای پلازا می بایستی چون اتاقی در فضای باز بنظر آمده و کیفیت سه بعدی قوی باشد.

عوامل کیفی فضا:

کیفیت محصوریت فضائی توسط هفت عامل پیوسته تعیین میشود: اندازه، شکل، تداوم، ارتفاع بدنه، کف سازی

اندازه:

هر چه میدان بزرگتر باشد، ایجاد تأثیر سه بعدی قوی سخت تر میشود. صاحبنظران حداکثر اندازه 67 در 170 متر پیشنهاد می کنند.

ارتفاع چهارچوب بدنه:

ساختمانهائی که چهارچوب را بوجود می آورند، معمولاً می باید ارتفاعی منظم و با تغییراتی کمتر از 25 درصد داشته باشند. هر چه چهارچوب منظم تر باشد، وجود سقفی نامرئی که ارتفاع فضا را تعیین نماید، بهتر القا می شود. هر چند هیچ قانون خاصی برای تعیین نماید، بهتر القا می شود. هر چند هیچ قانون خاصی برای تعیین حداکثر ارتفاع چهارچوب وجود ندارد، اما در نظر گرفتن امکان تابش فراوان آفتاب به سطح میدان برای استفاده و لذت انسان از فضا لازم است.[1]برجهای بسیار بلند می تواند تأثیر چهارچوب کوچکی که نه ارتفاع چندانی دارد و نه از نظر بصری وی است بطور کلی از بین ببرند.

شکل:

شکل یک میدان می باید اجازه دهد که کلیت پلازا از هر نقطه ای در داخل آن قابل تجربه باشد. سادگی فرمی که براحتی قابل درک باشد، خود یک کیفیت مطلوب است.

کف سازی:

هنگامی که ساختمانهای منفرد خود نافذ و موثر باشند و ارتباط طراحی بهتری با هم داشته باشند، تنها یک کف صاف و ساده که حداقل توجه را جلب کند مطلوب است. از سوی دیگر، اگر ساختمانها با هم عدم هماهنگی داشته باشند و یا در چهارچوب میدان رخنه و شکافی بزرگ وجود داشته باشد از طراحی دقیق کف میدان می توان برای جبران کمبودها استفاده کرد. گودتر نمودن کف میدان به اندازه چند پله از کف طبیعی ساختمانها مجموعه خطوط قوی را بوجود می آورد که فضای مرکزی میدان را احاطه می کند و مجموعه ای از خطوط اضافی برای تعریف نمودن فضا بوجود می آورد.

بررسی تغییر پایتخت های ایران و پایتختهای قبل از اسلام ایران

همدان

حفاری های به عمل آمده در همدان حاکی از تمدن هزاره چهارم قبل از میلاد است. همچنین با توجه به نقوش بدست آمده بر روی ظروف سفالی که غالباً نقش چهارپایان می باشند نشان دهنده توجه مردم ساکن به کشت و زرع و نتیجتاً یکجانشینی در این منطقه می باشد.

سنگ بنای اولین شاهنشاهی ایران در هگمتانه گذاشته شد. نام همدان بیش از عهد مادها اکسایا بود به معنی شهر کاسیان، درزبان یونانی اکباتان و در کتیبه های هگمتانه و در کتیبه های آشوری همدانا نامبرده شده است و در نهایت در دوران اسلامی همدان نام گذاری شد.

(جا) هنگ+ متا (تجمع) محل تجمع

حمله اقوام آشوری به مادی انگیزه تجمع قوای مادی در هگمتانه و تشکیل حکومت واحد می باشد.

همدان در توصیف تاریخ نویسان از جمله اصطخری، ابن حوقل، و حمد ا… مستوفی شهری آباد با چشمه های زیاد بوده که ابعادش یک فرسنگ با دیواره های گلین و چهار در آهنین بوده است.

اقوام ماد دشمنان سرسخت اقوام آشوری بودند و در سال 612 با اتحاد اقوام ماد منجر به شکست اقوام آشوری شد و هگمتانه تبدیل به یک تختگاه باشکوه و با حصارها و کاخ های باشکوه گردید.

در سال 550 ق.م کوروش کبیر شاهزاده مادی و پارس پس از سه سال پیکار مداوم در زمان پادشاهی اژی دهاک موفق به تسخیر هگمتانه شد. کوروش هگمتانه را ضمیمه پارس نمود. پس از این اتفاق هگمتانه رو به مریوانی نگذاشت و کوروش دستگاه اسناد مملکتی را در آنجا مستقر نمود و حتی بزرگان ماد در مقام خود باقی ماندند.

داریوش اول توجه خاص به ارتباط بین پایتخت ها داشت و حتی جاده های شاهی که بابل را به سارد متصل می کرد و یا از بابل به دره سند متصل می شد را توسط مأمورین مخصوص مراقبت می کرد. داریوش مراکز متعددی را در دوران حکومت خود برگزید که هر یک بواسطه موقعیت جغرافیایی امتیازاتی داشتند در همین زمان همدان پایتخت تابستانی هخامنشی بود و بابل و شوش مقر زمستانی و تخت جمشید برای اعیاد نوروز مورد استفاده قرار می گرفت پس از هخامنشی در ابتدای دوره سلوکی خرابی و صدمات زیادی بر شهر همدان وارد آمد و معبد آناهیتا غارت شد. ولی چون شهر بر سر شاهراه بزرگ واقع و از لحاظ سوق الجیشی مناسب بود دست به انهدام آن نزدند و حتی پس از این ویرانی پرستشگاه کنگاور و معبد الائودیه را در اطراف همدان بنا کردند. اشکانیان نیز وقتی صاحب قدرت شدند و مقدونی ها را از ایران راندند مانند هخامنشیان همدان را پایتخت تابستانی خود قرار دادند.

نزدیکی هگمتانه به تیسفون (پایتخت اشکانی) و عبور جاده ابریشم از  همدان از دیگر عوامل اهمیت همدان در دوران پارتی است و پادشاهان ساسانی اوقات تابستانی خود را در همدان که نزدیک تیسفون بود می گذراندند. د سال 23 هجری شهر همدان بدست تازیان با انقراض حکومت ساسانی به تاراج رفت و پس از این با تضعیف قدرت سلجوقیان و تقسیم قلمرو آنان به چند قسمت، همدان جزو منطقه سلاجقه عراق و کردستان درآمد. در سال 590 هجری همدان جزو سندرمین خوارزمشاهیان درآمد.

شوش تلاقی دو تمدن کهن بین النهرین و ایران

موقعیت طبیعی: امتداد طبیعی بین النهرین سفلی در شمال خلیج فارس. (دشتی که گرداگرد آن به جز جنوب غربی کوه قرار گرفته) آثار تمدن در شهر شوش در 8000 ق.م یافت شده و اولین بار 4000 ق.م روستاییان در این منطقه ساکن شدند. از اواسط هزاره چهارم راههای تجاری توسعه می یابد و شوش به مراکز مهم اقتصادی، بازرگانی وصل شده اند. شوش پایتخت میلامی ها ساکن غرب فلات ایران بود.

پایان هزاره دوم ق.م مصادف بود با قدرت گرفتن مجدد سرزمین بابل و انتقال آنها از اقوام میلامی، در نتیجه رفته رفته میلام کاسته شد شهر شوش رو به ویرانی نهاد ولی در طی سه قرن تلاش میلامی ها مجدداً نشانه های وفور نعمت و تمدن در آن ظاهر شد. ولی در قرن 7 قبل از میلاد که میلامی ها که در اوج رخوت و ضعف خود قرار داشتند. با مسائل مختلفی از جمله بیش رومی قوم آریایی به سمت سرزمین هایشان و همچنین تسلط قوم آشور بر بابل و قدرت گرفتن آنها سروکار داشتند. در حدود سال 640 قوم آشور بانیپال به سرزمین شوش حمله کرد شاه آنرا خلع کرد و شوش را با خاک یکسان کرد.

با وجود آنکه شوش در بند با میلامی ها و آشوری ها با خاک یکسان شد این شهر با تمدن 4000 ساله خود کماکان قابلیت آنرا داشت که پایتخت هخامنش قرار بگیرد و قلب تمدن جهان گردد، شوش در دوران هخامنش چهار راه شرق و غرب شد. پس از ضعف و سقوط آشور متصرفات آن بین بابلی ها و مادها تقسیم شد شهر شوش در تصرف بابلی ها درآمده و با قدرت گرفتن آریایی ها و به سلطنت رسیدن کوروش سرزمین پدران خود را گسترش داد و بر سراسر میلام تسلط یافت و شوش را پایتخت خود قرار داد. (شوش اولین پایتخت هخامنشی)

* پس از سقوط مادها کوروش پایتخت خود را به همان انتقال داد و این اقدام کوروش با هدف سیاسی بود که حق حاکمیت خود را بر قلمرو مادها بیش از پیش محرز کند.

کوروش پس از مدتی پارسارگارد را به عنوان پایتخت بنا نهاد و به این جهت که میخواست پایتخت اصیل و ملی و پایگاه خاص هخامنش و قوم پارس بوجود آورد.

هنگامی که داریوش به قدرت رسید شورشهایی در سراسر سرزمین وسیع هخامنش در جریان بود از جمله آنها دو شورش در شهر شوش بود که توسط شاهزادگان شوش و با ادعای تاج و تخت انجام شد که البته هر دو سرکوب شد و در پی این سرکوب ها داریوش شهر شوش را پایتخت خود قرار داد و دستور داد تا در محل قلعه قدیمی میلامی قلعه ای محکم و بر فراز تپه مجاور آن کاخ آپادانا (کاخ بار عام) را سازند.

شهر شوش در زمان سلوکیان و اشکانیان چند بار در جنگها محتمل خسارات زیادی شد ولی مجدداً بازسازی شد.

شهر شوش پس از سلسله سلوکیان در دوران اشکانیان و ساسانیان نیز از مراکز قدرت حکومتی به شمار می رفت و دوران افول و نزول خود را طی می نمود ولی در کل در دو مقطع تاریخی شهر شوش ویران شد و خالی از سکنه گردید یکی در زمان آشور با نیپال و دیگری در عهد شاپور دوم ولی هر دو بار پس از ویرانی به علت پتانسیل و موقعیت قرارگیری شهر و نیز تاریخچه شهر دوباره بازسازی شد و حیات خود را از سر گرفت.

شوش در سال 640 هـ.ق مورد تصرف اعراب مسلمان واقع شد و صدمات زیادی دید ولی مورد بازسازی قرار گرفت ولی پس از قرن سوم هجری مورد توجه نبود و از اهمیت آن کاسته شد.

در قرون بعدی اسلام نیز هرگز شهر شوش به جایگاه اولیه خود بازنگشت و رفته رفته رو به افول نهاد. از شهر شوش در حال حاضر تنها بقایایی کشف شد توسط باستان شناسان بر روی چهار تپه کشف شده است.

پاسارگاد:

پارس ها؟؟ از قبایل ایرانی بودند که در اوایل هزاره اول قبل از میلاد وارد فلات ایران شدند ابتدا در حاشیه دریاچه ارومیه ساکن شدند ولی پس از مدتی از ضعف حکومت میلام استفاده کردند و در سرزمینهای پارسوماش ساکن شدند. کمبوجیه اول پسر کوروش اول از نوادگان هخامنش سرزمین تحت تسلط هخامنشیان را گسترش داد و با دختر اژی دهاک پادشاه ماد ازدواج کرد و کوروش فرزند او بود که بعدها به کوروش کبیر شهرت یافت. کوروش بر تمامی سرزمین مادی مسلط شد و حکومت عظیم هخامنشی را پایه گذاری کرد.

تختگاه اولیه کوروش در دشت مرغاب: سه کیلومتری جاده اصفهان شیراز بود. پاسارگاد به دلیل وضعیت مناسب اقلیمی که داشت پیش از هخامنشیان نیز محل سکونت بود و آثار تمدن در حدود 4000 هـ.ق در آن کشف شده است.

پاسارگاد در شاهراه بزرگی قرار داشت که پایتخت مادها اکباتان را به خلیج فارس متصل می کرد. همان طور که از نام پاسارگاد مشخص است محل اردوگاه پارسیان بود. در ابتدا مراکز مهم اداره کشور در دوران کوروش کماکان اکباتان و شوش و بابل بود. ولی کوروش از ابتدا به آباد کردن پاسارگاد علاقمند بود و در سال 550 ق. م پاسارگاد به صورت پایتخت اصلی کوروش درآمد.

تخت جمشید:

در زمانی که داریوش اول به حکومت رسید سراسر و سرزمین هخامنش دچار آشوب و ناامنی بود پس از دو سال جنگ و لشکرکشی به متصرفات هخامنشی داریوش امنیت را به سراسر سرزمین وسیع هخامنش بازگرداند. داریوش برای اداره بهتر امور چنین حکومت وسیعی که تا آن زمان دنیا به خود ندیده بود مراکز مهم ارتباطی درخور شکوه هخامنشی در نظر گرفت. لذا علاوه بر بابل، هگمتانه، پاسارگاد به شهر شوش که پایتخت قبلی میلامیان بود توجه بسیار نمود. ولی داریوش به این پایتخت اجدادی خود اکتفا ننمود و یک مقر حکومتی برای خود در جلگه مرودشت در فودیکی کوه رحمت و نزدیک به پاسارگاد انتخاب نمود.

تیسفون (مدائن):

در 30 km دجله در جنوب شرقی بغداد است. تیسفون در منطقه ای بوده که به لحاظ موقعیت جغرافیایی سوق الجیشی و دارای زمین حاصل خیز و آب کافی برای آبیاری و زراعت می باشد.

شهر تیسفون در ابتدا در هنگام لشکرکشی های پارت به سلوکیان محل اردوگاه سپاهیان اشکانی بوده و پس از سقوط سلوکیان تختگاه شاهنشاهی پارت شد.

دو جاده تجاری مهم زمان پارتیان یکی از آسیای صغیر شروع میشود و از سوریه و بین النهرین می گذشت و به خلیج فارس ختم میشده است و جاده دیگر که به راه ابریشم شهرت داشته و از چین به مدیترانه ختم میشود و در راه از هر دو ترکستان و اکباتان و صد دروازه و بین النهرین عبور می کند و به دلیل اینکه بین النهرین در تقاطع این دو جاده بوده بین النهریه و تیسفون دره نزدیکی آن بسیار آباد بود.

در شهرسازی پارتی که در ابتدا به صورت چادرنشینی بود و چادرها به صورت دایره وار به دور یکدیگر حلقه می زدند و اردوگاهها هم به همان صورت شکل می گرفتند در شکل شهرسازی پارتها نیز تأثیر گذارد. بطوریکه الحضر که دارای قلعه مستحکمی بود مانند تیسفون مدور بنا گردید.

شهر تیسفون در نبرد پارتها با رومیها مورد تسخیر و ویرانی قرار گرفت ولی مجدداً بازسازی شد. در زمان ساسانی و ناامنی در سراسر متصرفات ساسانی موجب ضعف حکومتی شد و سرانجام تیسفون توسط سپاهیان عرب فتح گردید. پس از غارت شهر توسط تازیان شهر خالی از سکنه گردیده و رو به ویرانی نهاد. اعراب شهر بغداد از روی نقشه شهرسازی تیسفون به شکل مدور به عنوان پایتخت در خور اسلام ساختند.

پایتخت های پس از اسلام:

نیشابور

خراسان قدیم شامل 4 بخش بود که نیشابور قسمت غربی آن بود.

نیشاپور بانی آن شاپور اول فرزند اردشیر بابکان مؤسس سلسله ساسانی بود.

نقل است نیشابور در سال 505 به وسیله غزنویان ویران شد و نیز بار دیگر در قرن 7 هجری توسط فرزند چنگیز ویران شد.

نیشابور از سال 205 هـ.ق که آغاز استقلال ایران است توسط طاهریان به پایتختی انتخاب شد.

زرنگ:

نیشابور در زمان حکومت طاهریان به عنوان پایتخت انتخاب شد و در وصف عظمت شهر و بزرگی مسجد جامع آن سخنان بسیاری گفته شده است.

پس از کشته شدن محمد بن طاهر در سال 259 توسط یعقوب پس صفاری و انقراض سلسله طاهریان نیشابور کماکان پایتخت بود و پس از آن زرنگ سیستان پایتخت سلسله صفاریان و نیشابور پایتخت دوم آنان بود. تاریخ نویسان نقل کرده اند که رزنج در دوره ساسانی یکی از بزرگ ترین شهرهای ایران بوده است و در کنار سنارود که شعبه هیرمند است قرار داشته.

ری:

در قرون اولیه اسلام پس از بغداد شهری به عظمت ری در مشرق زمین وجود نداشته است.

آثار شهرنشینی از هزاره 3 هـ.م در ری یافت شده است و نیز شهر ری از دوره ماد به بعد اهمیت خاص داشته است. (در سال 617 هـ.ق مغول به ری تاختند و آنجا را خراب کردند) در سال 420 سلطان محمود غرنوی به ری حمله کرد آنجا را فتح کرد و آنجا را تختگاه حکومت غزنوی قرار داد ولی پس از مدتی غزنه نمونه پایتخت شد و ری از اهمیت اولیه افتاد.

سمرقند و بخارا:

در کنار رود سغد قرار داشت و دارای شارستان و ؟؟ و کهنه تر بوده است در روایات از بازاز سمرقند و گستردگی معاملات و بازرگانی آن تعاریف بسیار شده است. سمرقند در دوره سامانی پایتخت بود سمرقند و بخارا در سال 616 توسط مغول ویران گشت. اما در واخر قرن 8 هـ.ق امیر تیمور گورکان سمرقند را به پایتختی انتخاب کرد و در عمران آن بسیار کوشید. پس از تسلط معین بر ماوراء النهرین سرزمین به 4 بخش تقسیم شد. سمرقند – بخارا – ارکش – نخشب

مرو:

یکی از دیگر از پایتخت های اسلامی ایران شهر مرو می باشد. مأمون در زمانی که در خراسان حکومت می کرد مرو را به پایتختی برگزید.

شهر مرو در زمان حکومت سلجوقیان به عنوان پایتخت انتخاب شد.

در زمان حکومت سلجوقیان بسیار آباد بود دارای دو مسجد شافعی و حنفی بود و کتابخانه های بزرگ و  معروفی داشت. ولی این شهر نیز مانند بسیاری از شهرهای مهم ایران با حمله مغول ویران گشت و در اواخر قرن 8 هـ.ق در زمان امیر تیمور گورکان مورد بازسازی قرار گرفت و رفته رفته رو به آبادی گذاشت.

یزد:

شهر یزد یکی از پایتخت های باشکوه اسلامی بوده است و اولین بنای آن معروف به اسکندر مقدونی در 862 هـ.ق می باشد. اسکندر در همین زمان زندان معروف خود را در یزد ساخت.

 دلم از وحشت زندان سکندر بگرفت

                                                                رخت بربندم و تا ملک سلیمان بروم

                                                                                                              حافظ

تبریز و مراغه

در طول تاریخ مقرر حکمرانی پادشاهان زیادی بودند از جمله: 1- اتابکان آذربایجان 2- ایلخانی 3- چوپانیان  4- ایلکان 5- ترکمنهای قره قویونلو و آق قویونلو 6- شاه اسماعیل صفوی

علل انتخاب تبریز و مراغه به عنوان پایتخت به کرات

1- به منظور تمرکز قوای دفاعی در برابر نیروهای متخاصم از سمت شمال و غرب.

2- به منظور کنترل بهتر قبایل و ایلات آذربایجان جلوگیری از اغتشاش بین آنها و حکومت مرکزی

3- مراتع سربند زیادی که در اطراف تبریز و مراغه قرار داشت و باعث آبادانی منطقه گردیده است.

«سلطان اولجایتو با انگیزه داشتنی پایتخت شخصی پایتخت را از تبریز به سلطانیه منتقل کرد. ولی به علت دوری سلطانیه از راههای اصلی پس از مرگ اولجایتو شهر رو به ویرانی نهاد و هرگز آبادانی اولیه را نیافت.

قزوین:

از شهرهای مهم دوران ساسانی قزوین. بنای آن را به شاپور اول دومین پادشاه ساسانی نسبت می دهند. علل شکل گیری قزوین: در ابتدا یک دژ و قلعه نظامی بود که در برابر حملات دیلمیان مقاومت کند.

دو عامل در طول تاریخ باعث توجه حکام به قزوین به عنوان قلم دفاعی شد.

1- حملاتی دیلیمان و انتقال از قزوین به عنوان مجمع نیروهای دفاعی

2- پیروان حسن صباح و اسماعیلیان در قلعه الموت و توجه به سلاجقه به قزوین به عنوان نقطه تمرکز دفاعی

قزوین (5 سال در زمان سلطنت شاه طهماسب اول و شاه اسماعیل دوم و سلطان محمد خدابنده و شاه عباس اول پایتخت ایران بود. تا در سال 1007 پایتخت به رضوان منتقل شد.

علل انتخاب پایتخت از قزوین به اصفهان:

1- تا سال 1006 قزوین پایتخت شاه عباس بود وی در ایام تفریح و تفرج به اصفهان می رفت و این منطقه را بدست داشت تا بالاخره مقر  حکومتی را به اصفهان منتقل کرد.

2- زمینهای وسیع و حاصلخیز اطراف اصفهان مستعد تغذیه جماعت زیادی بود. پساز انتقال تختگاه به اصفهان شهر قزوین رو به افول نهاد و هرگز شکوه اولیه خود را بازیافت.

اصفهان:

اصفهان در زمان صفویان به یکی از بزرگترین شهرهای زمان خود تبدیل شد و هسته اولیه آن در زمان ساسانی، اردوگاه نظامی بود. اصفهان نیز مانند سایر شهرهای ایران در زمان حمله اعراب پس از سقوط شهر دورانی را رو به افول نهاد ولی رفته رفته تبدیل به یکی از بزرگترین مراکز تمدن خود شد.

تهران:

شهر تهران تا زمان امپراتور گورکانی یک دهکده کوچک بود و پس از حمله مغولان ویرانی ر و پس از آن که ری رو به آبادانی نگذاشت شهر تهران که در نزدیکی آن بود رو به رشد نهاد.

در سال 961 هـ.ق شاه طهماسب برای شهر تهران بازو کشید و آقا محمد خان آن را به پایتختی برگزید.

معرفی نحوه تغییر پایتخت های حکومتها وسعت و سوی آنها

بررسی تغییر و جابجائی پایتخت ها در دو دوره:

الف: پایتخت های قبل از اسلام ایران

همدان (هگمتانه، به عنوان اولین تختگاه و محل تجمع در ایران)

تمدن هزاره چهارم قبل از میلاد در این منطقه کشف گردید. سنگ بنای اولین شاهنشاهی در ایران در هگمتانه به وسیله مادها گذاشته شد. هگمتانه پس از مادها در دوران پادشاه مختلف هخامنشی پایتخت تابستانی بوده است.

هگمتانه در دوران اشکانی (نزدیکی به تیسفون) و نیز در دوران ساسانی نیز پایتخت تابستانی شاهان بوده است.

شوش (تلاقی دو تمدن کهن بین النهرین و ایران)

آثار تمدن در این منطقه متعلق به 8000 سال هـ.م است.

شهر شوش در دو  مقطع تاریخی به طور کامل ویران شد و خالی از سکنه گردید، یکی در زمان آشور بانیپال و دیگری در عهد  شاپور دوم ولی در هر دو بار به علت پتانسیل جغرافیایی و تاریخچه فرهنگی آن بازسازی شد.

(شهر شوش پس از میلامی ها در دوران حکومت داریوش اول هخامنشی و اشکانیان و ساسانیان از مراکز حکومتی بوده است.)

پس از حمله اعراب شهر شوش ویران گردید و هرگز موقعیت اولیه خود را باز نیافت.

پاسارگاد:

آثار تمدن در پاسارگادیش از اینکه توسط کوروش تختگاه حکومت هخامنشی قرار گیرد یافت شده است. پاسارگاد در شاهراه اتصال هگمتانه به خلیج فارس قرار داشت. در سال 550 هـ.ق پایتخت کوروش کبیر شد.

تخت جمشید:

در زمان داریوش مراکز حکومتی مختلف وجود داشت. بابل، هگمتانه، پاسارگاد، شوش وجود داشت. ولی تخت جمشید پایتخت ملی هخامنشیان توسط داریوش اول ایجاد گردید.

تخت جمشید مقر هخامنشیان در فصل بهار بود و نیز برای مراسم مذهبی و رسمی.

تیسفون:

در ابتدا محل اردوگاه اقوام پارت بود و پس از سرنگونی سلوکیان تختگاه اشکانیان شد.

تیسفون مقر زمستانی حکومتی بود.

شهر تیسفون به رسم شهرسازهای پارتی به شکل مدور طراحی گردیده است.

ب: پایتخت های پس از اسلام:

نیشابور

خراسان قدیم شامل 4 قسمت بود که نیشابور قسمت غربی آن بود. شهر نیوشابور توسط شاپور اول مؤسس سلسله ساسانی ساخته شد.

نیشابور در دو مقطع در زمان غزنویان و فرزندان چنگیز دچار ویرانی کامل گردید.

زرنگ:

پس از نیشابور در زمان صفاریان پایتخت اول و تختگاه حکومتی زرنگ سیستانی بود.

ری:

در قرون اولیه اسلام پس از بغداد شهری به عظمت ری در مشرق زمین وجود نداشت. شهر ری در حمله مغول خسارت بسیار دید. در دوران غزنویان ری پایتخت شد و پس از انتقال تختگاه به غزنه از رونق اولیه اش کاسته شد.

سمرقند و بخارا:

از پایتخت های مهم حکومتی در دوران اسلامی بودند این شهرها در سال 616 در زمان حمله مغول ویران گشتند. اما در اواخر قرن 8 توسط امیر تیمور گورکانی مجدداً آباد گشتند.

یزد:

یکی از پایتخت های بزرگ اسلامی بود که بنای اولیه آن منتسب به اسکندر مقدونی است.

تبریز و مراغه:

در طول تاریخ مقرر حکمرانی پادشاهان مختلف بود از جمله:

1- اتابکان آذربایجان 2- ایلخانی 3- چوپانیان 4- ایلکان 5- ترکمنهای قره قویونلو و آق قویونلو 6- شاه اسماعیل صفوی

سلطانیه:

در دوران حکومت اولجایتو پایتخت از تبریز به سلطانیه جابجا گردید. ولی به علت دوری از راههای عبوری بزودی از رونق افتاد.

قزوین:

از شهرهای مهم دوران ساسانی بود. قزوین 51 سال در زمان سلطنت شاه طهماسب اول و شاه اسماعیل دوم سلطان محمد خدابنده و شاه عباس اول پایتخت ایران بود.

اصفهان

در زمان صفویان به اوج شکوه و عظمت خود رسید. در زمان ساسانیان اردوگاه نظامی بود.

تهران

تا زمان امیر تیمور گورکانی دهکده کوچکی بود و به علت نزدیکی به ری و پس از نابودی ری در حمله مغول و ویرانی آن مورد توجه امیر تیمور گورکانی قرار گرفت و در زمان آقا محمد خان قاجار پایتخت قاجار گردید.

 این ضابطه عمدتاً در مناطق سرد و معتدل صدق کرده و در مناطق گرم همواره کوشش می شود که میزان تابش آفتاب کنترل شده و از آن کاسته شود.