مبانی نظری معماری – فرهنگ در معماری ۲۹ اسلاید
تعریف فرهنگ
اولین کاربرد واژه ی فرهنگ در انگلیسی مربوط به پرورش حیوانات و به عمل آوردن محصولات زراعی بودو همچنین با مفهوم عبادات دینی ارتباط داشت .از قرن شانزدهم تا قرن نوزدهم، فرهنگ کم کم به معنای بهبود و اصلاح جامعه در کلیت آن نیز به کار رفت و به منزله نوعی معادل ارزشی برای تمدن استفاده شد. با ظهور مکتب رمانتیسیزم در دوره انقلاب صنعتی واژه ی فرهنگ برای سنجش رشد معنوی به کار رفت اما با ظهور ملیت گرایی رمانتیک در قرن نوزدهم، تعریف تازه ای از واژه ی فرهنگ ظاهر شد که تأکید خود را بر سنت و زندگی روزمره به عنوان ابعاد فرهنگ می نهاد. این تحولات گوناگون تاریخی به نحوی مبهم در سه نوع کاربرد رایج اصطلاح فرهنگ انعکاس یافته است:
اشاره به رشد فکری، روحی و زیبایی شناختی فرد، گروه و جامعه. به این معنی که فرهنگ تقریباً معادل با تمدن و پیشرفت اخلاق فردی و جمعی در نظر گرفته می شود. ( دیدگاه جامعه شناسان)
دربر گرفتن تعدادی از فعالیت های ذهنی و هنری و محصولات آنها ( فیلم، هنر و تئاتر ) .فرهنگ در این کاربرد کمابیش معادل با هنرهاست.( دیدگاه زیبایی شناسان و منتقدین ادبی)
برای مشخص کردن کل راه و رسم زندگی، اعمال، فعالیت ها، باورها و آداب و رسوم تعدادی از مردم، یک گروه یا یک جامعه.( دیدگاه مردم شناسان)