صورت مسأله این پروژه روشن بود؛ آپارتمانی نه چندان بزرگ، با چهار طبقه مسکونی، یک طبقه لابی و پارکینگ، و طبقه زیرین آن، فضای خدماتی. زمین پروژه در یکی از کوچه‌های فرعی خیابان دولت واقع شده است و هدف کارفرما از ساخت، سکونت در ساختمان بود و نه فروش. همه اینها حکایت از این داشت که ما با ساختمانی که صرفأ هزینه‌کردن و فروختن برای آن ارزش است، مواجه نیستیم. نکته جالب توجه و حائز اهمیت این بود که کارفرما در اولین مذاکره مشترک، پروژه خود را این‌گونه تعریف کرد: “خانه‌ای طبیعی”. او در واقع، به دو مقوله بسیار مهم و کلیدی اشاره کرد: “خانه” و “طبیعت”.

در این پروژه، تلاش شد در درجه اول، به مسایل مهمی چون جایگاه ورودی، تناسبات، تفکیک عرصه‌های عمومی و خصوصی، توجه به مقیاس انسانی، بهره‌مندی مطلوب از دیدهای جذاب جنوبی و نیز شمالی توجه شود. از این‌رو، در پروسه پرداختن به روابط داخلی پروژه، پلکان سراسری که به دلیل شرایط پارکینگ، در گوشه پلان قرار داشت، با لغزش خود در طبقه اول، خود را به مرکز پلان نزدیک کرد تا روابط داخلی واحدهای مسکونی و تفکیک عرصه‌ها، شرایط مطلوب‌تری پیدا کند. روح حاکم بر معماری آپارتمان‌ها نیز، ساده، بی‌ادعا و به دور از تجملات رایج معماری مسکونی تهران در نظر گرفته شد، فضاهایی که تا حدی، روح خانه و سکونت را در درون خود داشته باشند.