مقدمه
بسياري از كتب تاريخ هنر، به هنگام پرداختن به هنر تمدن‌هاي كهن يا تمدن بين‌النهرين را اولين مبحث قرار مي‌دهند يا تمدن مصر را. البته شكي وجود نداراد كه قدمت تمدن بين‌النهرين در قياس با تمدن‌هاي ديگر بيشتر است. ليكن تمدن بين‌النهرين همواره محل تاخت و تاز اقوام مختلف بوده است و تاريخي آشفته دارد. همين آشفتگي در تنوع و تغييرات مدام در جلوه‌هاي هنري آن تمدن ديده مي‌شود. لذا در آثار هنري باقيمانده از تمدن بين‌النهرين، همان گونه كه ديديم، به رغم زيبايي و قدرت، نمي‌توان به دنبال يك منشاء و يك منبع الهام و حتي يك شيوه بادوام بود. تمدن بين‌النهرين به رغم سرگذشت پرنشيب و فراز خود، در آثار هنري شكل گرفته در تمدن‌هاي ديگر، تاثيراتي مهم گذاشته است. حتي در ابتدايي‌ترين تجليات هنر مصر مي‌توان آثاري از اين تاثير مشاهده كرد، اما اين تاثيرات، به همان ادوار ابتدايي محدود مي‌شود. هنر مصر در اين زمينه سرنوشتي كاملاً متفاوت و متضاد با سير تاريخي بين‌النهرين دارد.

 دانلود پروژه معماری جهان,دانلود پروژه آشنایی با معماری جهان,پروژه معماری جهان,دانلود پروژه برای معماری جهان,پاورپوینت معماری جهان,تحلیل مصر برای معماری جهان,تاریخچه مصر,معرفی بناهای معروف مصر,مقاله کامل در مورد مصر,تحقیق کامل در مورد مصر,دانلود تحقیق درباره ی مصر,دانلود مقاله درباره ی مصر,دانلود پاورپوینت برای آشنایی با معماری جهان,تحلیل و بررسی معماری مصر,معماری مصر باستان,مقاله در مورد معماری مصر,تحقیق در مورد معماری مصر

مصر با تاريخي نسبتاً آرام و يكدست كه كمتر تحت هجوم قرار گرفته است، توانست در زمينه‌هاي هنري، هويتي مستقل و باثبات و دست‌نخورده را براي مدتي بسيار طولاني حفظ نمايد.
رود نيل در طول تاريخ، منشاء آباداني و منبع حيات اين سرزمين و ساكنان آن بوده است. با توجه به اينكه اين رودخانه از ميان دو بيابان خشك صحراي عربستان در شرق و صحراي ليبي در غرب عبور كرده و نوار سبز و حاصلخيزي را در اين پهنه خشك و سوزان ايجاد نموده، مي‌توان به جرات نيل را شاهرگ حياتي تمدن مصر دانست.

  برای دانلود به ادامه مطلب بروید…  

نام فایل : پروژه آشنایی با معماری جهان – مصر و معرفی 6 بنای معروف مصر 130 اسلاید – مصر 120 صفحه { word }    

 

ساكنين مصر از دو تيره مختلف بوده‌اند. در قسمت شمالي، در دلتاي نيل انسان‌هايي از نژاد آسيايي با صورت‌هاي گرد و پوست‌هاي روشن مي‌زيسته‌اند. ساكنين دره نيل مردمي با جمجه‌ها و صورت‌هاي كشيده و پوست قهوه‌اي از تيره آفريقاييان بوده‌اند.
اين دو تيره در ابتدا حكومت‌هاي مجزا داشته‌اند و در نتيجه سرزمين مصر به دو قسمت مصر عليا و مصر سفلي تقسيم شده بود. پادشاه نارمر كه در اين ايام، حكمران مصر عليا و فرماندهي مقتدر بود، توانست در سال 320ق.م. با تسليط بر مصر سفي، اتحادي ميان دو منطقه بوجود آورد و تاريخ مدون و مستند مصر هم از همين زمان شروع مي‌شود.

تاريخ‌نويسان، دوره كهن مصر را به سه بخش تقسيم نموده‌اند:
دوره پادشاهي كهن (2040 – 3200 ق.م.)؛
دوره پادشاهي ميانه (1650 – 2040 ق.م.)؛
دوره پادشاهي جديد يا امپراتوري (1070 – 1550 ق.م.).
در ميان اين ادوار، گاهي كشمكش‌هاي سياسي و نظامي نيز رخ مي‌داد. ليكن اين تنش‌ها چنان ناچيزند كه ما در هنر مصر نوعي يگانگي در موضوع، تلقي و بيان در طول قريب به 2000 سال مشاهده مي‌كنيم. هنر مصر را در عهد كهن مي‌توان اجمالاً با صفات ديني، ابديت‌گرا، كاهني و ايستا توصيف نمود.

بايد بدانيم كه قدرت دين در مصر باستان با قدرت پادشاهان يكي بوده، چرا كه پادشاهان مصر خود را داراي نوعي قدرت الهي مي‌دانسته‌اند. به پادشان مصر باستان فرعون مي‌گفتند و فراعنه موجوداتي جاوداني تلقي مي‌شدند كه در مقررات جاري در عالم هستي و حيات طبيعي مشاركت داشته‌اند. به همين دليل است كه آثار هنري مصر باستان در بيشتر موارد در نقش برجسته‌ها و تنديس پادشاهان و ملكه‌ها (پيكرتراشي) به شكل مقادير پادشاهان (معماري) و تصويرگري مربوط به زندگي ايشان در اين جهان يا جهان پس از مرگ (نقاشي) جلوه‌گر مي‌شود.
نقش برجسته‌ها
از قديمي‌ترين آثار بجاي مانده از هنر مصر، لوحي سنگي است كه مربوط به عهد پادشاهي (نارمر) است. اين لوح كوچك اطلاعات ارزنده‌اي در مورد زمان اين پادشاه و آغاز نظام منسجم و متحد مصر به ما مي‌دهد.
نوع ترسيم و ساخت و ساز بدن در اكثر نقش‌ برجسته‌ها تابع روش خاصي است. مطابق اين روش، صورت همواره از نيمرخ، بالاتنه از روبرو، پايين تنه شامل باسن و ران و زانو و پا، از نيمرخ نشان مي‌دهد. فاصله پاها و نوع ايستادن به گونه‌اي است كه وزن بدن به طور مساوي بر روي پاها پخش مي‌‌شود و در نتيجه تركيب ايستادن بسيار استوار و باوقار خواهد بود.
نبايد تصور كنيد كه اين روش ناشي از ناآگاهي هنرمندان مصر از قوانين تصويرگري طبيعي است. برعكس، آثار گوناگون و زيادي وجود دارد كه از دانش و مهارت اين هنرمندان آن عهد حكايت مي‌كند. تصوير زير، نقش برجسته‌اي است مربوط به هزاره سوم ق.م. كه مجسمه‌سازان را در حال كار نشان مي‌دهد. در اين تصوير مي‌بينيم كه بدن‌ها به طور طبيعي و منطبق بر نوع كاري كه انجام مي‌دهند، تصوير شده‌اند.
معماري
گفتيم كه هنر مصر كهن از اساس، هنري است ديني و ابديت‌گرا. بدين معني كه مهمترين پديده‌هاي زندگي انسان‌ها آن وقايعي بوده كه به نوعي با ماوراي طبيعي ارتباط داشته است. در اين ميان مرگ به عنوان مرز اتصال و دروازه ورود به جهان ديگر از اهميت استثنايي برخوردار بود. به همين جهت برجسته‌ترين آثار معماري به جاي مانده را، مقبره‌ها و معابد تشكيل مي‌دهند. از بناي منازل مسكوني و ساختمان‌هاي عادي اثري باقي نمانده، چرا كه اين بناها اغلب از تنه درخت و ني ساخته مي‌شده است.

در سنت كهن مصر، اعتقاد بر اين بود كه هر انسان جفتي اسرارآميز به نام «كا» دارد كه نيروي حيات اوست. «كا» كه مي‌توانيم آن را «روح» ترجمه كنيم، پس از مرگ انسان به حيات خود ادامه مي‌دهد، ولي براي بقاء، هنوز احتياج به جسم مادي دارد. نياز به حفظ و نگهداري جسم به منظور جايگاهي براي «كا» رفته رفته به مطالعاتي علمي در خصوص چگونگي جلوگيري از فاسد شدن بدن مرده رهنمون شد كه در نتيجه آن «فن موميايي كردن» اختراع گرديد.
چون مصريان بر اين باور بودند كه انسان پس از مرگ همچون زندگي دنيوي، به لوازمي نياز دارد، كليه لوازم زندگي، زيورآلات، مبلمان، پول و جواهرات قيمتي و حتي گاهي سگ و گربه‌هاي موميايي شده همراه متوفي در مقبره قرار مي‌شد. تابوت‌ها از جنس چوب بود و سپس روي آنها را رنگ‌آميزي مي‌كردند و به نوشته‌ها و تصاوير شخص متوفي مي‌آراستند.
ديوار مقابر هم با نقاشي و نقش برجسته‌هايي از تمثال و وقايع زندگي متوفي تزئين مي‌شد. ابتدايي‌ترين شكل مقبره‌ها به صورت سكويي ساده بود. با وجود جانبي شيبدار، كه آنها را «مصطبه» مي‌ناميدند. اين شكل رفته رفته متحول شد و به صورت هرم پله‌اي در مقبره شاه زوسر درآمد.

هرم‌هاي پلكاني هم متحول شدند. اوج اين تحول را مي‌توان در اهرام سه گانه مصر كه شهرت جهاني دارند و جزو عجايب عالم و ميراث بشري ثبت شده‌اند، مشاهده نمود.
شكل ص 72: اهرام سه گانه مصر بنا شده در سال‌هاي 2500-2530 و 2570 ق.م. واقع در جيزه
در كنار اين معابد، مجسمه عظيم ابوالهل قرار دارد. اين مجسمه كه ـ از يك سو به خاطر عظمت و از سوي ديگر به علت همجوار بودن با اهرام ـ آن را در بخش معماري آورده‌ايم، با ارتفاع 20 متر در نظر بسياري از اهل فن، جذاب‌ترو بااهبت‌تر از اهرام است. اين مجسمه شير نشسته كه سر انساني آن بازسازي شده چهره «خفرن» يكي از فراعنه قدرتمند مصر است، شايد عظيم‌ترين اثري است كه براي به نمايش گذاشتن شوكت و قدرت يك امپراطوري تاكنون ساخته شده است.
معماري مصر كه مصالح آن در آغاز چوب و سپس خشت خام بود، رفته رفته به معماري سنگي تبديل شد و از شكل مصطبه كوتاه به اهرام حجيم و بلند رسيد.
حكومت فراعنه مصر در اواخر عهد پادشاهي كهن (2040 – 3200 ق.م.) با مشلات سياسي روبرو شدند. فرمانروايان محلي عليه فراعنه طغيان كردند و با كم شدن قدرت فراعنه، ساختن مقادير عظيم نيز به ركود و ايستايي رسيد. اين ركود حدود 700 سال به طول انجاميد. گرچه در اواخر دوره پادشاهي ميانه (1650 – 2040 ق.م.) فراعنه مصر توانستند قدرت از دست رفته را تا حدي احيا كنند، ولي آن شوكت و عظمت مقام فرعوني ديگر بازنگشت.
معماري مذهبي كه در دوراني «مقبره» در آن ركن اساسي و «معبد» جز ثانويه را داشت، رفته رفته به «معبد محوري» كشيده شد.

معماري مذهبي در عهد امپراطوري يا پادشاهي جديد (1070 – 1550 ق.م.) شوكت و جلال خود را بازيافت، ولي اين بار به شيوه و سبكي متفاوت. اين بار هنرمندان معمار با دانش و ذوق از عظمت‌هاي طبيعي براي شوكت بخشيدن به معابد بهره گرفتند. به جاي اينكه كوهي مصنوعي و عظيم (هرم) بسازند، كوه‌هاي باشوكت‌تر طبيعي را محور قرار دادند و معبد را در هماهنگي با آن با درايت و دقت بسيار بنا كردند. بارزترين نمونه اين رشد و اوج معبد ـ مقبره، ملكه «حت شپسوت» است كه در حدود سال 1480 ق.م. بنا شده است.
هرم پله پله‌اي زوسر (جوسر)
در دوره سلسله سوم در حدود سال 2750 ق.م. مقابر مصري شكل هرم هالي پله‌دار به خود گرفت. مشهورترين اين مقابر (و احتمالاً اولين آنها) مقبره پادشاه زوسر است كه روي همان تپه مستطيل شكل اجدادي و در شهر سقاره يا گورستان باستاني ممينس برپا شده است. نخستين مقبره عظيم پادشاهي بود. شكل هرم مزبور ظاهراً چيزي حد واسط بين مصطبه و هرم‌هاي حقيقي بعدي در جيزه است. در واقع كپه‌اي از چندين مصطبه است كه به تدريج كوچك شده و در پايان كار ساختمان، مشابه زيگورات‌هاي بزرگ بين‌النهرين از آب درآمده است، اما هرم زوسر برخلاف زيگورات‌ها يك مقره است نه يك معبد. ارتفاعش از بناي شهر مردگاني كه پيرامونش ترتيب يافته است، بلندتر است.
مقبره زوسر كاركردي دوگانه داشت:
حفاظت از پادشاه موميايي شده و متعلقاتش؛
جسم، ساختن قدرت مطلق و خداگونه وي به كمك جسامت و صلابت خويش.
اين ساختمان را يك زيارتگاه درماني مي‌پندارند. مجموعه مهتايل‌هاي محصور و حياط بزرگش، آفريده «ايموحوتب»، يعني نخستين هنرمندي بود كه نامش در تاريخ مدون آمده است. او كه وزير اعظم پادشاه زومهر بود، مردي با نيروي افسانه‌اي بود كه در جهان باستان، نه تنها فقط به عنوان يك مهندس معمار، بلكه به عنوان انساني فرزانه، جادوگر حكيم، كاهن و كاتب گونه‌اي نابغه و كاردان كه بعدها به عنوان خداپرستيد نيز ستوده مي‌شد

اهرام ثلاثه مصر
در (جیزه)گيزا، غرب قاهره امروزي، سه هرم از فراعنه سلسله چهارم به نامهای خوفو يا خئوپوس (Cheops) (به معنای کسی که به افق تعلق دارد)، خفرع (Khafre) يا خفرن (يعنی بزرگ) و منكورع (Menkaure) يا موكرينوس (به معنای ملکوتی) وجود دارد. هرمهای سه گانه، عظيم ترين و باشکوهترين بناهای دوره پادشاهی کهن هستند که جزو عجايب هفت گانه جهان باستان نيز محسوب می شوند. اين هرمها كه از حدود سال 2550 پيش از ميلاد ساخته شده اند، با رمز و علم پنهاني ارتباط پيدا كرده اند و نمادهای “حکمت ازلی”، “سرزمين مصر”، “پايداری ابدی” و “فنون جادوگری” بودند. اهرام چيزه نقطه اوجي در تكامل شيوه معماري مقابر مصر در دوره پادشاهی کهن است كه با ساختن مصطبه ها ، مقابر اوليه مصريان که غالباً آجری يا سنگی بودند ، آغاز و با هرم پلکانی زوسر پيشرفت کرد.

برای ساخت اهرام، تعدادی شيب راهه آجر فرش احداث گرديد و تخته سنگهای آهکی را که از معادن آن سوی نيل با قايق به آنجا منتقل می شدند، احتمالاً با استفاده از غلطکهای چوبی (در آن زمان هنوز چرخ اختراع نشده بود) روی اين شيب راهه ها به بالا منتقل می کردند.
در جلوی هر هرم، معبد کوچکی قرار داشت که با گذرگاهی سنگفرش به معبدی ديگر که در دره نيل، در حاشيه مزارع واقع بود، می پيوست. ورود به معبد واقع در دره از طريق مجرايي از رود نيل ممکن بود و هنگام جاری شدن سيل، با قايق به آنجا رفت و آمد می کردند.
در دو سوی اهرام، هرمهايي کوچک با طرحی منظم و دقيق وجود داشت که ويژه اعضای خاندان سلطنتی بود و تعدادی مصطبه نيز به مقامهای بلندپايه درباری اختصاص داشت. جهت هرمهای سه گانه، شمالی – جنوبی است؛ هرمهای خوفو و خفرع نيز بر روی محوری مايل در امتداد يکديگر ساخته شده اند.

هرم خوفو
خوفو (خئوپس)، دومين پادشاه سلسله چهارم بود که از حدود سال 2551 پيش از ميلاد به مدت نزديک به ربع قرن بر مصر حکومت نمود. وی مجموعه گيزا را در چهل کيلومتری شمال داشور، نزديک قاهره مدرن و شهر تاريخی و کهن ممفيس، پايه گذاری کرد. اين مجموعه دارای پنج عنصر اصلی است:
اهرام خوفو، خفرع و منکورع، تنديس ابوالهول و معبد دره ای هرم خفرع. از اهرام سه گانه چـيزه، هرم خـوفو، كهن ترين و بزرگترين است و تاريخ ساخت آن به حدود سال 2570 پيش از ميلاد باز می گردد. اين بنای يادمانی سنگی بسيار عظيم, به «هرمی که مکان طلوع و غروب خورشيد است»، شهرت داشت.
به استثناي اتاقك تدفين، توده غول پيكري از بنايي با سنگ آهك يا كوهي از سنگ است كه مطابق همان اصول ساختماني هرم پله دار پادشاه زوسر در سقاره ساخته گرديده. لازم به ذکر است که تمامی سنگهای بکار رفته در ساخت اهرام، بدون ملات در کنار يکديگر کار گذاشته شده اند.
زاويه شيب پهلوهای هرم خوفو 54 درجه و 54 دقيقه است که ضابطه ای برای ساخت هرمهای بعدی در مصر شد. طول ضلع هر قاعده اين هرم 364/230 متر، طول هر يال 217متر، بلندای اصلی آن حدود 75/145 متر و ‌ارتفاع كنوني آن حدود 18/137 متر است و قاعده هرم, 37/5 هکتار زمين را فرا گرفته است. در ساخت اين بنای عظيم نزديک 000/300/2 قطعه سنگ در 210 رديف سنگ چين بکار رفته که هريک وزنی بين 2 تا 15 تن داشته اند (وزن متوسط سنگها 5/2 تن می باشد). در برخی منابع که در رابطه با ويژگيهای منحصر بفرد اين بنای عظيم منتشر گرديده، جرم هرم خئوپس را برابر يکصد ميليونيوم کره زمين تخمين زده اند

هرم خفرع
خفرع، چهارمين پادشاه سلسله چهارم و پسر (يا برادر؟) خوفو بود. وی دومين هرم بزرگ گيزا و تنديس عظيم ابوالهول را احداث نمود که اين دو در حدود سال 2530 پيش از ميلاد ساخته شدند. خفرع از حدود 2558 پيش از ميلاد به مدت 26 سال بر مصر حکومت کرد.
هرم خفرع که در جنوب غربی هرم بزرگ خوفو واقع گرديده، 5/136 متر ارتفاع دارد (درحاليکه بلندای اصلی آن 5/143 متر بوده)، طول هر قاعده آن 8/215 متر و زاويه شيب هرم 53 درجه و 20 دقيقه می باشد. در تصاوير، هرم خفرع به دليل واقع شدن بر سطحی بلندتر نسبت به هرم بزرگ خوفو، مرتفعتر به نظر می رسد.

در دوران پادشاهی کهن، ساخت ورودی در بخش شمالی اهرام، رو به سوی ستاره قطبی، بخشی از مقررات دينی بوده است. در تمامی هرمها اين موضوع رعايت شده؛ تنها استثناء، هرم خفرع است که در پهلوی شمالی دارای دو ورودی می باشد.
پس از ساخت قاعده اهرام، بدنه آنها را با سنگهای آهک سفيد و براق می پوشاندند؛ پوشـش از رأس هرم رو به پايين صورت می گرفت. بدين ترتيــب که قطـعات سـنگ آهـکی را روی پـله ها قرار می دادند و بيـــن آنهـا را پـر می کردند، سپس آنها را می تراشيدند و رو به پائين صاف می کردند تا زاويه مناسب پيدا کند و ظاهرشان براق شود. تمامی اهرام بجز هرم پلکانی زوسر، ميدوم و منکورع، دارای پوشش بوده اند. هنوز بخشی از پوشش آهکی رأس هرم خفرع موجود است، اما سنگهای پوششی هرم خوفو را در قرون وسطی برای استفاده در ساخت بناهای قاهره کنده اند.
هرم منکورع
منکورع، پنجمين پادشاه سلسله چهارم و پسر خفرع بود که از حدود 2532 پيش از ميلاد به مدت بيست و نه سال بر مصر حکمرانی کرد. وی کوچکترين هرم را در فلات گيزا احداث کرد که سومين هرم از مجموعه اهرام سه گانه است. اين هرم، 5/66 متر بلندا داشته که امروزه به 62 متر تقليل يافته است. زاويه شيب هرم 51 درجه و 20 دقيقه و طول قاعده آن 5/108 متر می باشد و در بخش جنوب غربی دو هرم عظيم همجوار خود جای گرفته است. هرم مذکور نيز حدود سال 2510 پيش از ميلاد بنا گرديد.
هرم منکورع دارای سنگهای دو رنگ می باشد: نيمه بالايي آن توسط سنگ آهکی سفيدی پوشيده شده، درصورتيکه در بخش زيرين آن از سنگهای گرانيتی سرخ فام منطقه آسوان استفاده گرديده است. اين هرم بسيار شـايان توجه می باشد، چون تنها هرم سلسله چهارم پادشاهی مصر است که دارای 16 رديف سنگچين از جنس گرانيت می باشد و چنين پيش بينی شده بود تا سطح اين هرم با سنگـهای گرانيتی پوشيده شود، اما به دليل مـرگ ناگهانی منکورع اين امر هرگز تحقق نمی يابد و هرم مذکور فاقد روکش باقی می ماند.
ابوالهول
از ديگر عناصر قابل ذکر در مجموعه گيزا می توان به تنديس عظيم و اعجاب آور ابوالهول (مجسمه مرگ) اشاره داشت. اين تنديس که در فاصله 400 متری از اهرام سه گانه و شمال معبد دره ای خفرع قرار دارد، بنام پاسدار و نگهبان اهرام نيز ناميده شده است.
سر و قسمت جلوی مجسمه ابوالهول از تخته سنگی يکپارچه وطبيعی به طول 57 متر، عرض 6 متر و بلندای آن نيز 6/18 متر است، تراشيده شده؛ پهنای چهره حدود 4 متر و پاها و ساير قسمتهای بدن را با سـنگ چيــن و آجــر تکميل کرده اند. چهره اين تنديس، احتمالاً صورت خفرع، فرزند و جانشين خوفو و بدن آن، هيکـل شير می باشد. بسياری معتقدند که ابوالهول چيـزه، مظـهر خدای خـورشـيد (رع – هراخت) است و حتی ممکن است در زمان واحد، مظهر خدا و فرعون بوده است.

مجسمه ابوالهول، کهنترين و بزرگترين تنديس دنيای باستان است که عليرغم صدمه های فراوانی که در دوران استيلای اعراب به آن وارد شده و باعث از بين رفتن بخشی از چهره آن گرديده است، باابهت ترين مظهر سلطنتی فراعنه به حساب می آيد.
ابوالهول رو به سمت شرق دارد و در ميان پنجه های آن نيز معبد کوچکی ساخته شده است. سنگهای بکار رفته در معبد، غالباً از تراش تخته سنگ طبيعی که پيکره ابوالهول را تشکيل می دهد، بدست آمده و وزن برخی از آنها به بيش از 200 تن می رسد.
در دوره پادشاهی ميانه و جديد، تعداد زيادی ابوالهول در اندازه های مختلف از مصر باستان بدست آمده است. شايد بتوان ابوالهولی که سر آن شبيه رامسس دوم، فرعون سلسله نوزدهم ساخته شده است را آخرين آنها دانست که در مصر تراشيده گرديده است. بيشـتر ابــوالهـول ها را مشابه فرعون وقت می تراشيده اند.

معبد دره ای هرم خفرع
اين معبد در 400 متری شرق مجموعه اهرام واقع شده است و با روش تير باربر و ستون با مقطع مربع شکل، به صورت کاملاً يکپارچه از سنگ خارای سرخ پاکتراش و صيقلی احداث گرديده. تنها تزئين بکار رفته در اين معبد، تنديسهايي است که در امتداد ديوار به صورت رديفی قرار داشتند. کف معبد نيز از سنگهای مرمر سفيد پوشانيده شده بود.
بدليل عدم استفاده مصريان باستان از سيمان، برای برافراشتن ستونها، ابعاد و تناسبات آنها را بزرگ درنظر می گرفتند. هنگام ايجاد تالارهای ستوندار نيز در بيشتر موارد، رديف ستونهای ميانی را بلندتر از ستونهای کناری درنظر می گرفتند تا يک رديف پنجره زير سقفی برای رساندن نور خورشيد به درون بنا در آن بخش تعبيه کنند. چنين شيوه ساختمان سازی به صورت ابتدايي در معبد دره ای هرم خفرع رعايت شده است. به نظر می رسد که اين رديف پنجره زير سقفی از ابداعات مصريان باشد، نوآوری که تا به امروز به عنوان يکی از عناصر مهم معماری، مورد استفاده واقع می گردد

هنر و معماري مصر در دوره پادشاهي ميانه
اين دوره از تاريخ مصر كه در سال 230ق.م. آغاز گرديد، زمينداران و فئودال‌ها به مبارزه با قدرت فراعنه پرداختند و كشور مصر را تقريباً تا يك قرن در ناآرامي و آشوب‌هاي داخلي گرفتار كردند. سرانجام يكي از ايمران طيوه (طبس) به نام «منتوت اول» با اقتدار كامل توانست مصر را يكبار ديگر متحد كند. با تشكيل دولت قدرتمند مركزي، اقتصاد مجدداً رونق گرفت و آثار هنري بوجود آمد. در دوره پادشاهان اين سلسله‌هل يازدهم و دوازدهم (پادشاهي ميانه) تحور مزبور، موجب گرديد كه هنر و بسياري از سنت‌هاي گذشته دوباره احيا گردد. هنر معماري و پيكرسازي را مجدداً حمايت نمودند. در اين دوره هنر جواهرسازي بيش از پيش رونق گرفت و در هنر نقاشي سبك‌هاي جديد و نو پديد آمد.

 

 

 

خرید آنلاین:

در پایان خرید ، لینک دانلود فایل نمایش داده می شود و به ایمیل شما ارسال خواهد شد. راهنمای خرید و دانلود فایل

فرمت فایل: پاورپوینت  و ورد  تعداد صفحات: 130 اسلاید  و 120 صفحه ورد   حجم: 17 مگابایت

 

 

 

برخی از اسلایدها:

پروژه معماری جهان,دانلود پروژه برای معماری جهان,پاورپوینت معماری جهان,تحلیل مصر برای معماری جهان,تاریخچه مصر,معرفی بناهای معروف مصر,مقاله کامل در مورد مصر,تحقیق کامل در مورد مصر,دانلود تحقیق درباره ی مصر,دانلود مقاله درباره ی مصر,دانلود پاورپوینت برای آشنایی با معماری جهان,تحلیل و بررسی معماری مصر,معماری مصر باستان,مقاله در مورد معماری مصر,تحقیق در مورد معماری مصر

 

پاورپوینت معماری جهان,تحلیل مصر برای معماری جهان,تاریخچه مصر,معرفی بناهای معروف مصر,مقاله کامل در مورد مصر,تحقیق کامل در مورد مصر,دانلود تحقیق درباره ی مصر,دانلود مقاله درباره ی مصر,دانلود پاورپوینت برای آشنایی با معماری جهان,تحلیل و بررسی معماری مصر,معماری مصر باستان,مقاله در مورد معماری مصر,تحقیق در مورد معماری مصر

 

تاریخچه مصر,معرفی بناهای معروف مصر,مقاله کامل در مورد مصر,تحقیق کامل در مورد مصر,دانلود تحقیق درباره ی مصر,دانلود مقاله درباره ی مصر,دانلود پاورپوینت برای آشنایی با معماری جهان,تحلیل و بررسی معماری مصر,معماری مصر باستان,مقاله در مورد معماری مصر,تحقیق در مورد معماری مصر

 

تحقیق کامل در مورد مصر,دانلود تحقیق درباره ی مصر,دانلود مقاله درباره ی مصر,دانلود پاورپوینت برای آشنایی با معماری جهان,تحلیل و بررسی معماری مصر,معماری مصر باستان,مقاله در مورد معماری مصر,تحقیق در مورد معماری مصر

untitled005

معماری مصر باستان,مقاله در مورد معماری مصر,تحقیق در مورد معماری مصر

معماری مصر باستان,مقاله در مورد معماری مصر,تحقیق در مورد معماری مصر