لیست مطالب صفحه اصلی
روستای اردمه ۱۰۰ اسلاید + تصویر و نقشه – دانلود پروژه های روستا – پارسا کد
مطالعات كارشناسي معماری با موضوع سينما در 111 صفحه – رساله سینما,طرح نهایی سینما
چکیده
سینما بیشتر و موثر از سایر گونه های بیانی قادر به تأثیر گذاری مثبت و منفی برداری مخاطب خویش می باشند. در این میان سینمای فرهنگی، هنری به عنوان یکی از انواع گونه های سینمائی از آنجا که با حوزه های شعر سازی، فرهنگی، هنری، اجتماعی، بیانی، معماری و غیره کار وارد و به طریق برتر از سایر گونه ها قادر خواهد بود تا در چگونگی روابط اجتماعی و فرهنگی میان افراد جامعه نقش داشته باشد و در جهت فرهنگ سازی و ایجاد و توسعه فضای فرهنگ سازگامی موثر بر وارد تا بتوان با این هدف کمکی هر چند کوچک به جامعه خویش در رفع مشکل کنونی کشور برداریم.این رساله به بررسی عوامل ناکامی سینمای ایران و همچنین عدم توجه به مکانهای سینمائی و فضاهای معماری و تأثیر سینما بر فرهنگ- تأثیر معماری بر سینما و بالتصویر و نحوه جذب مخاطب می پردازد، همچنین سینما و معماری و نسبت های آنها، شباهت ها وکاربردها مورد بازبینی قرار می گیرد. نتایج به دست آمده از این تحقیق مبین آل است که سینمای ایران به عنوان یک سینمای آزاد هیچگاه، آنطور که باید مورد توجه سینما گران، سرمایه گذاران و مسئولین قرار نگرفت و امید است حداقل
معماران با توجه بیشتر به این معقوله مشکلات موجود را برطرف نمایند زیرا که این معماران هستند که بنای آبادانی هر کشور را خواهند گذاشت و این امر خود باعث جذب مخاطب و تجدید نظر آنها در مورد سینمای کشور خواهد شد. تماشای فیلم با تکنیک های خوب فیلمبرداری در یک مکان خوب است که به آن اثر هویت می بخشد و تماشای آن در یک مکان غیر استاندارد چیزی جز نارضایتی و مخاطب شرمندگی برای طراحان آن به همراه نخواهد داشت.
سایت بروژه مورد نظر در شهر تهران ودر نزدیکی یکی از میدان های مهم شهر تهران یعنی میدان ونک با مساخت تقریبی 7500 متر و با زیربنای4200 قرار دارد که از لحاظ
جمعیتی دارای تراکم بالا میباشدکه مستعد ساخت سینما میباشد
اطعمه و اشربه معمول و مرسوم مردم در عصر عباسيان 250 ص,تاریخ عباسیان,عباسیان
چکیده:
در آغاز حکومت عباسیان به دلیل آنکه دستاندرکاران حکومت اسلامی، بعد از دودمان نژادپرست بنیامیه روی کار آمدند و ملل مختلف با زبانها و فرهنگهای متفاوت وارد حوزه اسلامی شدند، مسائل اجتماعی و از آن جمله اطعمه و اشربه تحولی عظیم پیدا کرد.
موضوع تحقیق اطعمه و اشربه معمول و مرسوم مردم در دوره عباسیان از ابتدا تا سال 656(ه.ق) است و روش کار به صورت کتابخانهای و بهرهبرداری از منابع موجود و استفاده از نظرات محققین بوده و پژوهش حاضر شامل معرفی باب فقهی و آداب دینی اطعمه و اشربه (حلال و حرام)، تجارت و بازرگانی و محصولات آن دوره، ادیان گوناگون و تأثیر آنها بر روی اعراب بخصوص در باب خوردنیها و آشامیدنیها، جشنها و اعیاد اسلامی، رسوم دارالخلافه در این رابطه، غذای اعراب و انواع مختلف آن، وسایل و ظروف طبخ غذا و… میباشد.
در عصر جاهلیت و صدر اسلام، اغلب مردم عرب از غذاهای سادهای استفاده میکردند اما پس از اسلام، سبک غذاها تغییر پیدا کرد. یکی از دلایل این تغییر ، تماس آنان با ملل دیگر بخصوص ایرانیان بود. مهمترین تأثیرگذاری از جانب ایرانیان بود که برخی خلفا حتی در رعایت آداب شاهانه از پادشاهان قدیم ایران مانند اردشیر و بهرامگور متابعت میکردند.
در باب شراب نیز یهودیان و بخصوص مسیحیان، اثرگذار بودند. مسیحیان در جشنهای خود از شراب استفاده میکردند و حتی در برخی دیرها آن را تهیه و به فروش میرساندند و مشترک بودن محل زندگی آنان با مسلمانان باعث استفاده از شراب در بین برخی مسلمانان شد.
نتیجه اینکه در پژوهش حاضر، انواع اطعمه و اشربه معمول و مرسوم در دوران عباسیان مورد بررسی و تحقیق قرار داده شد و مباحثی از جمله اغذیه حرام و حلال و انواع اشربه و اطعمه و تأثیر ملل مختلف مخصوصاً ایرانیان بر نوع و سبک غذاهای اعراب و تأثیر ادیان گوناگون بخصوص مسیحیان بر اشربه(مشروبات الکلی)، براساس منابع و مآخذ موجود نوشته شده است.
بررسي نقشهاي نمادين در معماري هخامنشي (كارشناسي ارشد تاريخ ايران باستان ) 240 ص
چکیده
انسان موجودي اسطوره باور و نمادساز است. اسطوره آغاز «شدن» و نحوهي «بودن» آدمي را بيان ميكند و نماد زبان اسطوره و آيين در درازناي تاريخ بوده است. در جهان بيني اسطورهاي انسان خود و جهان را در هم ميآميزد تا حضور خويش را در روند حيات به ثبوت برساند. معماري يكي از نمودگاههاي چنين آميزشي است. در معماري دنياي باستان مفاهيم مينوي جلوهاي زميني مييافتند و در زندگي واقعي بازتاب پيدا ميكردند. هخامنشيان از جمله امپراتوريهاي شرقياند كه در گسترهي تاريخ شهرتي به سزا يافتند. نام آنها همواره تداعي كنندهي بناي بزرگ تخت جمشيد است. هخامنشيها فرهنگي تلفيقي و معمارياي تركيبي دارند كه رشتهي پيوند چنين فرهنگ و هنري روح پارسي و حامي آن پادشاهان بودند. نگارههاي نمادين تخت جمشيد (و پاسارگاد و شوش) در زمرهي مجهولات هنر پارسياند و رمزگان فرهنگي عصر تلقي ميشوند. تنوع و در هم تنيدگي اين نگاركندهها ناشي از سرچشمههاي متفاوت فرهنگي آنهاست. نقش مايههايي كه درون مايهاي چندگانه دارند: مصري، ميان روداني و ايراني. زمينهي ذهني چنين گزينشي گزيده را بايد در غناي فرهنگي تمدنهاي باستاني پيشين و رواج روح مداراي پارسي از يك سو و گريزناپذير بودن ضرورت اخذ و اقتباس سبكهاي هنري از سوي ديگر ديد. تخت جمشيد شاهوارترين و گزيدهترين يادگار هخامنشيان محل تلاقي تمدنهاي عصر محسوب ميشود و اين بناي فاخر نظمي نمادين از دنياي باستان را در خود ماندگار كرده كه در پلكان آپادانا نمودار گشته است. شاهوارترين نگاره نمادين در هيئت انساني بالدار نمود مييابد. اين نماد شخصيتي رَبّاني و گشادهرو با چهرهاي مُوَقِر و موي فِر را نشان ميدهد كه نور فرّهي از سيماي شاهانهاش ساطع ميگردد و همچون پير روشن رأيي است كه حمايت خود از پادشاهان را با دستي افراشته و حلقهي مشروعيت اعلام ميكند. اين نماد فرّ كياني (شاهي) ايرانيان باستان است.
واژگان كليدي: هخامنشي، معماري، تخت جمشيد، نقش، نماد، نقش مايه و انسان بالدار.